تالاب هورالعظیم که بیش از دوسوم آن در کشور عراق و یکسوم آن در کشور ایران و در استان خوزستان قرار گرفته، بازماندهای از یک سیستم تالابی وسیع به نام بینالنهرین است؛ مجموعهای که مهد تمدن انسانی و اسطورههایی نظیر گیلگمش بوده است.
تالابهای میانرودان یا مجموعهتالابهای بینالنهرین، برای کشور عراق اهمیتی اساسی دارند. اکوسیستمی که برای ساکنان بومی، علاوه بر منبعی ضروری بهعنوان زیستگاه، تامینؤکننده نیازهای معیشتی آنها نیز بشمار میرود. این تالابها نهتنها میراثی ملی و منطقهای محیطزیستیاند، بلکه نقشی حیاتی در پیشرفت اقتصادی و اجتماعی مردم عراق نیز داشتهاند. مجموعه تالابهای بینالنهرین در زمانی نهچندان دور، بهعنوان بزرگترین اکوسیستم تالابی در خاورمیانه به حساب میآمدند و با دارا بودن تنوعزیستی غنی و زیستگاهی برای جانوران کمیاب، نقشی کلیدی در اکوسیستم جهانی ایفا میکردند. از دهه 1970 میلادی تا حدود سال 2003 بیش از 90 درصد از مناطق اصلی تالابی، بهدلیل استثمار یا بهرهبرداری بیش از حد سیستماتیک، انتقامجوییهای سیاسی علیه ساکنان تالاب و عدم مدیریت یکپارچه، تخلیه یا تخریب شد. حدود 175000 نفر از مردم تالابنشین مجبور به فرار و نقل مکان به نقاط دیگر عراق و یا فراتر از آن (نظیر ایران) شدند. آن دسته از افرادی هم که حاضر به ترک تالاب نشدند در شرایط بسیار اسفناکی زندگی میکنند. پس از تغییر رژیم در سال 2003 در عراق، یک فرصت منحصربهفرد برای احیای مارشلندها پدید آمد. بسیاری از جوامع، مؤسسات و سازمانها در حال حاضر برای حمایت از احیای مارشلندها بسیج شدهاند. در نتیجه این تلاشها، تقریبا حدود 40 درصد از این مناطق با موفقیت احیا و بازسازی شدهاند و کار تخصصی جهت احیای تنوع زیستی و همچنین شرایط امرار معاش بومیان تالابنشین ادامه دارد. بدون شک، احیای تالابها چیزی جز اقداماتی جهت بازگرداندن بومیان به تالاب، بهبود وضعیت معیشتی آنها، بالابردن سطح آب تالابها و غنی کردن تنوعزیستی منطقه نیست. آینده تالابهای بینالنهرین، کاملا بستگی به این موضوع دارد که کشور عراق چگونه بتواند میان توسعه ملی، توسعه زیرساختهای صنعت نفت و حفاظت از محیطزیست، با موفقیت تعادل برقرار کند. حفاظت از یک اکوسیستم منحصربهفرد همچنین باید همراه با توسعه اجتماعی و اقتصادی باشد و معیشت پایدار را برای تالابنشینان تضمین کند.

پیامهای کلیدی برای سیاستگذاران
- مناطق تالابی، طیف گستردهای از خدمات را ارائه میدهند که برای موجودیت و رفاه مردم عراق و منطقه حیاتیست؛ مانند: غذا، آب سالم و تعادل شرایط اقلیمی.
- توسعهپایدار در مناطق تالابی، باید مبتنی بر تلاشهای مدیریتی در راستای درک بهتر از ارزش خدمات اکوسیستمی تالاب باشد.
- کیفیت آب تالابها در بسیاری از مناطق، برای مصارف مختلف نظیر کشاورزی و سایر مصارف انسانی بسیار پایین است و باید در جهت بهبود آن تلاش شود.
- از بین رفتن زیستگاه طبیعی و تنوعزیستی، سلامت کلی اکوسیستمهای تالابی را کاهش داده و پتانسیلهای آنها جهت حمایت از مردم تالابنشین عراق را تحت شعاع قرار داده است.
- اکثر بومیان تالابنشین در مناطق تالابی به دلیل شرایط بسیار بد زندگی، با چالشهای متعددی روبرو بوده و بهطور کلی آسیبپذیرتر از دیگر ساکنان کشورند.
- مناطق تالابی در معرض طیف گستردهای از فشارها قرار دارد؛ از جمله: تغییرات اقلیمی، رقابت بر سر منابع، توسعه اقتصادی و…
- توانایی بسیج کردن نیروهای حاکمیتی برای مدیریت این فشارها، در نهایت آینده و توسعه تالابها را تعیین میکند. تغییرات در تالابهای بینالنهرین، تحت تاثیر طیف متنوعی از عوامل محلی و غیرمحلیست. پرداختن به این محرکهای تغییر، مستلزم ایجاد چارچوبهای سیاستیاند که امکان اقدام در سطوح و گروههای مختلف نقشآفرینان را فراهم کند.
- توسعه پایدار سرزمینهای تالابی مستلزم ایجاد توازن میان توسعه در سطوح ملی و محلیست.
- همانطور که سیاستگذاریها و تصمیمگیریها در راستای احیا تالابها میتواند تاثیرات مثبتی بر ابعاد مختلف زندگی مردم بگذارد، سیاستهایی که در راستای تخریب و برهم زدن توازن میان توسعه و حفظ محیطزیست باشد نیز -در نهایت- تاثیرات نامطلوبی بر مردم عراق خواهد گذاشت.
- سلامت و بهبود اکوسیستمهای تالابی ارتباط جداییناپذیری با سلامت و کیفیت زندگی مردم عراق دارد؛ مناطق تالابی، خدمات متنوعی از غذا تا آب سالم و تعادل وضعیت اقلیمی را در برمیگیرد که برای موجودیت و رفاه مردم عراق و منطقه حیاتیاند.
- توسعه پایدار مناطق تالابی، بهجای نگاه تکبعدی و مدیریت صرف منابعطبیعی، باید مبتنی بر مدیریت تعادلی میان اکوسیستم و منافع باشد.